از شعرهای زمان ورزش در مرآ 02 شهید انشایی نزاجا
يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۹:۵۵ ب.ظ
یک شب نیمه شب
از C130 به بیرون پریدم
چترم باز نشد
کمکی کشیدم
به زمین رسیدم
دشمن رو دیدم
خنجر کشیدم
گلویش دریدم
گفتم دشمن
گفتم ترسو
اینجا ایران است
مهد شیران است
هیه هیه هیا هو
هیه هیه هیا هو