در مسیر سرنوشت

در جستجوی پاسخ پرسش "بودن"

در مسیر سرنوشت

در جستجوی پاسخ پرسش "بودن"

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

از شعرهای زمان ورزش در مرآ 02 شهید انشایی نزاجا

يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۹:۵۵ ب.ظ

یک شب نیمه شب

از C130 به بیرون پریدم

چترم باز نشد

کمکی کشیدم

به زمین رسیدم

دشمن رو دیدم

خنجر کشیدم

گلویش دریدم

گفتم دشمن

گفتم ترسو

اینجا ایران است

مهد شیران است

هیه هیه هیا هو

هیه هیه هیا هو

نظرات  (۱)

بعد از ۱۱ سال هنوز این شعر تو ۰۲ استفاده میشه

(روزای تابستون که ورزش به راهه، پاسدار برجک چهار هر روز صدای این شعر رو از گردان بغلی میشنوه)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی