در مسیر سرنوشت

در جستجوی پاسخ پرسش "بودن"

در مسیر سرنوشت

در جستجوی پاسخ پرسش "بودن"

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

پرکن ز آب توبه سوز حیاتت پیاله‌ام ساقی
بکش عقلم
چه حاصل گر سلیمان تخت دارم، باد بر دست، چیره بر خورشید
مرا گر نوح عمری باشدم، فرجام، خاک است
پرکن ز اشک دختر تاکت، پیاله‌ام ساقی
بکش مهرم
چه حاصل گر رباید دل زمن، ایمان ز من، مه چهره‌ای
مرا گر دختر دریا عروسی باشد و بر بام افلاک، بِستری آغوش، خاک است
پرکن پیاله را ساقی
بده آن زهر مینا را، زبان بند خرد را
بکش علمم، که من عالم به مرگ خویش می‌باشم
رهایم کن
رهایم کن
که من رنجور درد دانش خویشم

رهایم کن
رهایم کن

۳ نظر ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۳۳